آیا پوتین شبیه "مادرِ اژدهاها" در "بازی تاج و تخت" میشود؟
تاریخ انتشار: ۹ اسفند ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۴۸۲۲۶۱
عصر ایران؛ جمشید گیل- ولادیمیر پوتین روز گذشته فرمان آمادهباش نیروهای هستهای روسیه را صادر کرد؛ دستوری که آشکارا محصول احساس ضعف در برابر انبوه کشورها و نهادها و چهرههای مؤثری است که حملۀ روسیه به اوکراین را به چالش کشیدهاند.
موضعگیری گسترده در سراسر جهان غرب علیه تجاوز روسیه به اوکراین، موقعیت روسیه را در ساختار نظم بینالملل به شدت مخدوش کرده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
او رئیس افتخاری فدراسیون جهانی جودو بود و از این مقام عزل شد. همین چند سال قبل با رییس فیفا و پله و مارادونا و سایر مشاهیر دنیای فوتبال در یک قاب ایستاد و عکسی به یادگار گرفت، کمی بعد هم جام جهانی 2018 در روسیه برگزار شد.
اما دیروز فیفا اعلام کرد از این پس پخش سرود ملی و اهتزاز پرچم روسیه در بازیهای تیم ملی این کشور ممنوع است. با این حساب ممکن است روسیه قید تلاش برای حضور در جام جهانی 2022 به میزبانی قطر را بزند. در حالی که رابطۀ خوبی هم با قطر دارد.
میزبانی فینال لیگ قهرمانان اروپا هم از روسیه گرفته شده. لهستان و چک اعلام کردهاند برای بازیهای پلیآف جام جهانی، به روسیه نمیروند. در ورزش والیبال، میزبانی لیگ ملتهای 2022 از روسیه گرفته شد و در اتوموبیلرانی نیز، میزبانی مسابقات فرمول یک.
روسیه در حالی گرفتار این خفت و خواری شده است که قبلا با استفاده از نفوذش در فیفا، میزبانی جام جهانی را از آن خود کرده بود.
در بُعد سیاسی، اوضاع برای روسیه وخیمتر است. آسمان اروپا به روی پروازهای روسیه به زودی بسته میشود. شهروندان کشورهای غربی در حال خروج از روسیهاند و از این به بعد معلوم نیست شهروندان روسیه چطور باید به اروپا یا آمریکا و کانادا بروند!
این تحولات شگفتانگیز، همگی دلالت دارند بر اینکه روسیه در حال اخراج شدن از جامعۀ جهانی است. احتمالاً ولادیمیر پوتین پیشبینی نمیکرد واکنش غرب به اقدام نظامیاش علیه اوکراین این قدر گسترده باشد. اگر مقامات کرملین مطمئن بودند کار به این جاها میکشد، شاید پوتین را قانع میکردند قید حمله به اوکراین را بزند.
پوتین تا پیش از حملۀ نظامی به اوکراین، در مجموع دیکتاتور عاقلی بود که گرچه دموکراسی را خوش نداشت، ولی قواعد بازی در نظام بینالملل را رعایت میکرد و تخطیاش از این قواعد در حدی نبود که کل جهان دموکراتیک علیه او برآشوبد.
در قیاس با پوتین، حاکم کرۀ شمالی دیکتاتور نابخرد به نظر میرسید. یا صدام و قذافی.
اما چه شد که دیکتاتور کرملین تصمیم گرفت به اوکراین حمله کند و الآن در مرزی ایستاده است که اگر پیشتر برود، به کلی قید عقل را زده است و جهان را گرفتار جنگ جهانی میکند؟
سؤال این است که این اِعراض از عقلانیت، نهایتاً تصمیمی شخصی بوده یا تصمیمی سیستماتیک؟ آیا سرمایهداران فاسدی که حامی پوتین هستند، نظامیان ردهبالایی که اکنون روسیه را در آمادهباش هستهای قرار دادهاند، کسانی که اِلیتِ حاکم در روسیه را شکل میدهند، همگی یا غالباً به این حد از تنش با جهان غرب رضایت داشتند و با دستورها و تصمیمات فعلی پوتین موافقاند؟ پاسخ این پرسشها شاید در آینده معلوم شود.
به هر حال روسیه اکنون در یکقدمی جنگ جهانی قرار دارد؛ جنگی که میتواند هستهای باشد و دنیا را زیر و رو کند و تاریخ را چه بسا به نقطۀ صفر برگرداند. قاعدتا خسارات مهلک و تمدنسوز چنین جنگی، دامان روسیه را هم بهتمامی خواهد گرفت.
پوتین اکنون در مرز عقلانیت و فراغت از عقلانیت ایستاده است. وضعیت او شبیه وضعیت "مادر اژدهاها" Mother of Dragons در سریال "بازی تاج و تخت" است؛ وقتی که به مقر حکمرانی "سرسی لنیستر" (Kings Landing) حمله کرد.
در این سکانس مشهور "بازی تاج و تخت"، که در اصل سریالی بود دربارۀ کسب و حفظ و توسعۀ قدرت، دنریس تارگرین (یا همان مادر اژدهاها) سپاهش را به دروازههای پایتخت آورده بود و خواستار آن بود که ارتش سرسی لنیستر تسلیم شود و پایتخت را تقدیم او کنند.
سرسی مقاومت کرد و جنگ آغاز شد و دنریس تارگرین هم با اژدهایش که در حکم یک بی52 یا بمبافکن اتمی بود، مشغول تار و مار کردن سپاه سرسی و نابود کردن شهر بود. وخامت اوضاع باعث شد سربازان سرسی سلاحشان را بر زمین بگذارند و تسلیم شوند.
در حالی که به نظر میرسید جنگ به پایان رسیده و دنریس تارگرین هم با اژدهایش بر یکی از برجهای شهر فرود آمده بود، او به دلیلی که معلوم نیست چه بود، ناگهان عقلش را از دست داد و با اژدهایش برخاست و یک بمباران اتمی تمامعیار را آغاز کرد و کل پایتخت هفت اقلیم و انبوه مردمانش را از بین برد.
ولادیمیر پوتین الان دقیقا با اژدهایش بالای همان برج نشسته و در حال شش و بش است که غائله را ختم به خیر کند یا با تمام قوا جنگ را ادامه دهد و حریف مقابل را به کلی نابود کند؟ تنها تفاوت این است که دشمن پوتین هم از قدرتی شبیه او برخوردار است و او نیز میتواند سرزمین پوتین را نابود کند.
بنابراین، پوتین به "سلاحِ ترس" نیز مجهز است. ترس، به قول توماس هابز، یکی از مبانی عقلانیت است. اما شرایط جنگ اوکراین به گونهای دارد پیش میرود که پوتین ممکن است در دوراهیِ "ترس و غرور" گرفتار شود. جانب ترس را بگیرد تا خودش و ملت سرزمینش را حفظ کند، یا جانب غرور را بگیرد؟
عقل حکم میکند که پوتین از درافتادن کاملعیار با کشورهای پیشرفته و قدرتمند جهان اجتناب کند. اما او نیز ممکن است مثل دنریس تارگرین به دلایلی ناموجه قید عقل را بزند و از اژدهای سلاح اتمیاش کند.
با همۀ وخامت اوضاع، به نظر میرسد عبور نکردن پوتین از مرز عقل محتملتر از گام نهادن او در وادی بیعقلی محض باشد. با این حال این احتمال آن قدرها هم قوی نیست؛ چراکه پوتین در سال 2021 در یکی از سخنرانیهایش به امکان وقوع جنگ جهانی و از بین رفتن تمدن بشری اشاره کرده بود.
در میانۀ این بحران عجیب، همان طور که جان اسنو برای ممانعت از نابودی سایر شهرها و مردمانشان، دنریس تارگرین را کشت چونکه مخوفترین سیاستمدار دنیا شده بود، ممکن است کسی یا کسانی شبیه جان اسنو هم در نیروهای تحت امر یا در سرزمین تحت حاکمیت پوتین پیدا شوند و او را از قدرت خلع کنند تا او با اژدهای تسلیحات اتمیاش تمدن بشری را نابود نکند و صدها میلیون نفر را به کام مرگ نفرستد.
در "بازی تاج و تخت"، تیریون لنیستر که یکی از نزدیکترین مشاوران دنریس تارگرین بود، بر سر استفادۀ دنریس از سلاح غیر متعارفش (اژدها) برای پیروزی در جنگ بدون توجه به قتل عام مردم پایتخت، با دنریس مشکل پیدا کرد و از مقامش عزل شد.
او در حالی که عزلشده در انتظار اعدام بود، موفق شد جان اسنو را متقاعد کند که ادامۀ حکمرانی دنریس تارگرین به زیان بشریت است. جان اسنو جنجگوی بافضیلتی بود در زمرۀ نزدیکان و فرماندهان معتمد دنریس تارگرین. او پس از شنیدن استدلالهای خردمندانه و انساندوستانۀ تیریون لنیستر، به رغم علاقهاش به ملکه (دنریس)، ملکهاش را کشت تا انسان را نجات دهد.
دنریس تارگرین دیکتاتور بود ولی خودش را خیرخواه میدانست. او در همان سکانسی که به قتل رسید، صریحا به جان اسنو گفت مردم حق ندارند دربارۀ مسائل مهم تصمیمگیری کنند. پوتین هم الان معتقد است مردم اوکراین حق ندارند دربارۀ رابطهشان با جهان غرب تصمیمگیری کنند.
مردم اوکراین به زلنسکی رای دادهاند و او به عنوان رهبر سیاسیشان، تصمیم دارد کشورشان را عضو ناتو کند. اما پوتین عملا حرفش این است که مردم اوکراین بر سرزمینشان حق حاکمیت ندارند و سیاست خارجی مقبولشان، ابتدا باید مقبول من باشد.
حکمرانی مثل دنریس تارگرین، قهرمان بافضیلتی چون جان اسنو را زیر دست خودش داشت که پاسداری از انسانیت را بر تبعیت مطلق از رهبرش ترجیح میداد. همین باعث شد جان اسنو او را بکشد و با این کار او را از حکمرانی خلع کند.
آیا در تیم نظامی و سیاسی پوتین هم کسانی چون جان اسنو پیدا میشوند که از اجرای دستورات مخوف او سرپیچی کنند یا او را از قدرت عزل کنند؟
شاید هم جان اسنوی سرزمین پوتین، مردم روسیه باشند که با بالاگرفتن جنگ و تشدید نقش تهدیدآمیز پوتین علیه بشریت، به خیابانهای مسکو و سنپترزبورگ بیایند و تاج و تختش را از او بگیرند تا سایر مردم جهان و البته خودشان از شر جنگ اتمی در امان باشند.
به هر حال عزل پوتین با کودتا یا انقلاب، به مراتب کمهزینهتر از ساقط شدن او در اثر یک جنگ اتمی است. کسی باید پوتین را کنار بگذارد. مگر اینکه او غرور را کنار بگذارد و جانب ترس و احتیاط را بگزیند و نشان دهد که عقلش در مواجهه با "مسألۀ اوکراین" از دست نرفته است.
منبع: عصر ایران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۴۸۲۲۶۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ماکرون: روسیه نباید در اوکراین پیروز شود
رئیسجمهور فرانسه امانوئل ماکرون معتقد است که کشورهای اروپایی باید درهای مذاکره با روسیه را باز نگه دارند.
به گزارش مشرق، اگر روسیه در اوکراین پیروز شود هیچ امنیتی برای ما باقی نمیماند. این حرف را ماکرون در مصاحبه با رسانه فرانسوی مطرح کرد.
رئیسجمهور فرانسه به روزنامه «لا تریبیون» گفت که «ما با باز گذاشتن در مذاکرات با روسیه با روسیه، داریم کار درست را انجام میدهیم اگر این کار را نکنیم، از نظم بینالمللی و همچنین صلح و امنیت دست میکشیم».
رئیسجمهور فرانسه البته اعلام کرد که ضروری است که سیاست «ابهام راهبردی» در قبال روسیه ادامه یابد.
ماکرون اواخر ماه آوریل در سخنرانی در دانشگاه سوربون اعلام کرده بود که اروپا باید بعد از پایان جنگ اوکراین، آماده بهبود روابط خودش با روسیه باشد.
به گفته وی، قابلیتهای نظامی به ویژه موشکهای بالستیک روسیه خطری برای همه کشورهای اروپایی است.
سخنگوی کرملین دیمیتری پسکوف پیش از این اعلام کرد که روسیه تهدیدی برای هیچ طرفی در اروپا نیست و امیدوار است که آنها هم در قبال روسیه همینطور رفتار کنند.
رئیسجمهور فرانسه گفت که «در موضوع اوکراین، ایمنی اروپاییها در خطر است چرا که این کشور در فاصله ۱۵۰۰ کیلومتری از مرزهای ما قرار است. اگر روسیه پیروز شود، تنها یک ثانیه طول میکشد تا هیچ گونه امنیت برای رومانی، لهستان، لیتوانی یا کشور ما وجود نداشته باشد. قدرت و برد موشکهای بالستیک روسیه همه ما را در معرض خطر قرار میدهد».
منبع: فارس